او میگوید: «آنها شجاع بودند زیرا این اولین تجربه من است. “اکنون، من به آن نگاه می کنم و فکر می کنم، “اوه نه، غیرممکن است!” فوق العاده ساده لوحانه بود، اما فکر می کنم به همین دلیل بود که آن را دوست داشتند.»
او می گوید: «عالی است، من هر روز یاد می گیرم. وقتی یک مجموعه تمام شد، مجموعه دیگری را شروع می کنم که برای خلاقیت من خوب است. به علاوه، او میگوید: «این دو ساختار کاملاً متفاوت است و من برای هر کدام در دو شهر مختلف کار میکنم، بنابراین جدا کردن این دو برای من آسان است. Voilà!»
سیهارلز دو ویلمورین نمی تواند هیجان خود را درباره ورود قریب الوقوع به آپارتمانش در پاریس پنهان کند: یک تازی ایتالیایی به نام ترور. «در فرانسه، ما این چیز خندهدار را داریم که در آن هر سال وجود دارد نامه ای که باید حیوان خود را با آن نام گذاری کنیداو با لبخند توضیح می دهد، و امسال T است. اگر او ناز و آرام باشد، خنده دار خواهد بود. اگر او غیرقابل کنترل باشد، این کار نیز کار می کند.»
نقاشیهای دستی و پالتهای اولیه د ویلمورین خط بین شاد و ترسناک را میرقصند و به زیباییشناسی نزدیکتر از اسراف کریستین لاکروا و شورش هنرمندانه فرانکو موسکینو در دهههای 1980 و 1990 میپیوندند. جاه طلبی اولیه طراح جوان، کارگردانی تئاتر، گویای همین درام است که برای اولین بار در کودکی جذب آن شد.
روچاس یک قرن قدمت دارد و کارگردانان خلاق زیادی با داستان ها و ویژگی های بزرگ داشته است. برای ادامه داستان برند، باید این را درک کنم و به آن احترام بگذارم.» “و البته، یک انتظار تجاری وجود دارد که باید آن را رشد دهم.” در همین حال، برند او که از نظر جنسیت خنثی است، هنریتر، تجربیتر است و من زیاد با دستانم کار میکنم – این شخصیت و انرژی در مغز من کاملاً متفاوت است.
منبع: https://www.theguardian.com/fashion/2022/oct/02/fashions-new-prince-the-creative-prodigy-bringing-his-midas-touch-to-the-house-of-rochas
دی ویلمورین از آن زمان تاکنون مسیری را طی کرده است که سال گذشته او را نامزد جایزه معتبر LVMH کرد. یک خانه لباس خنثی از نظر جنسیتی که از دوستانش الگوبرداری شده است، وضعیت موجود را در محافل مد لباس به دست می آورد و مدت کوتاهی پس از مصاحبه ما، او خروج خود را از برنامه رسمی (که معمولاً فقط Chanels و Diors برای شرکت در آن دعوت می شوند) اعلام کرد، در عوض تصمیم به ارائه کرد. نام تجاری در زمان خود و چمن. او می گوید، این یک تصمیم دوجانبه بود که به او “چشم انداز جدید و کمی آزادی بیشتر” داد.