فقط در الکساندر مککوئین میتوان یک مکان زیرزمینی از بتن خام، که توسط Seán McGirr برای اولین نمایش خود انتخاب شد، مانند ادای احترام به میراث یک خانه مد باشد. مک کوئین مخفف وحشی گری و احساساتی بودن است، و قدیمی ها دوست دارند شب هایی را که در پارکینگ های متروکه به لرزه در می آمدند را به یاد بیاورند که در دهه 1990 توسط بدخواهان طراح خشمگین بودند. در این صورت، یک روز باران رانندگی، بازار مواد غذایی ترکشده محله چینیهای مکگیر را تاریکتر از آنچه که تصور میکرد، سردتر و خطرناکتر از گودالها کرده بود. که ممکن است تصادفی بوده باشد، یا ممکن است – یک جادوگر خاص که رشتهای از DNA مککوئین است – روح لی مککوئین در حال تماس گرفتن از زندگی پس از مرگ با حس طنز تاریک متمایزش بوده است.
مدلها اخم کردهاند، دستها را محکم دور بدنشان حلقه کردهاند، و با عجله در کتواک حرکت میکنند، گویی که در خیابانی بهویژه طرحوارهای در راه رفتن آخر شب از یک باشگاه به خانه میروند. اولین نفر لباسی با لباس مشکی لمینت، براق و شور-شیرین مانند شیرین بیان، پوشیده بود که به فیلم چسب بسته شده بود. این یک اشاره به لباسی بود که از نوار پالت از مجموعه پرندگان لی مک کوئین ساخته شده بود، که در انباری در آن زمان King’s Cross لندن در سال 1995 نشان داده شد. همچنین این لباس عالی بود. زبان مک کوئین در شبح قوی بود. شانهها تا زمانی که مدلها در کتهای مجسمهای قوز کرده بودند، پوشانده شدند. شلوار چروک شده بود و در آغوش گرفته بود.
وقتی از مک گیر 35 ساله، چشم آبی و خوش تیپ با حلقه های الماس در هر گوش، در پشت صحنه پرسیده شد که آیا از دنبال کردن سارا برتون و خود لی مک کوئین ترسیده است، او متانت خود را حفظ کرد. “من آن را اینطور نمی بینم. من فقط برای شروع به کار تلمبه شده بودم. او گفت که میخواهد مککوئین او درباره افرادی باشد که من کنجکاو باشم تا در خیابان با آنها ملاقات کنم. زرق و برق خشن ایست اند، آن نوع زرق و برق پاره پاره شده. حال و هوای بیرونی به ردیف جلویی عاری از افراد مشهور کشیده شد. «وقتی به تصاویر نمایشهای مککوئین در دهه 1990 نگاه میکنم، دختران شبیه افرادی هستند که در حاشیه هستند. او گفت: من به ایده ضد ادبی علاقه دارم. عکسهای پاپاراتزی از کیت ماس جوان و امی واینهاوس در کنار تصاویر آرشیوی مککوئین روی تابلوی خلق و خوی او نصب شده بود.
مکگیر گفت که میخواهد لحن احساسی «شوقبخش و شاداب» باشد. شاید یادش رفته این را به مدل های اخم کرده بگوید. به هر حال، به نظر می رسید که مک کوئین اولیه را در نظر داشت، روزهایی که احساس می کرد لباس های خیابانی و باشگاهی به نظر می رسید. دیدگاه مک گیر، هنوز نه از هوش و ذکاوت و نه خیاطی استادانه مک کوئین اصلی برخوردار نیست، اما این اولین نمایش احساسی با هدف تداعی نوک تیز آن دوران، به جای فولکلور لطیف بریتانیایی، انجام شده است. نسخه رو به شاهزاده خانم ولز از خانه ای که در زمان برتون تکامل یافت.
دیوارپوشهای تقریباً دوختهشده در دو طرف راهرو بیشتر از سالنهای پاریس حفاری دانشجویی بود. یک سنجاق قفلی شبیه اسکلت ماهی که توسط رالف استیدمن، تصویرگر مشهور گونزو برای دعوتنامه طراحی شده بود، به صورت یک سنجاق نقرهای روی برگردان کتهای روی کت واک ظاهر شد. جمجمه ها در گوشواره ها حک شده بودند. در لباسهای مهمانی که با تکههای کریستال برش لیزری خیرهکننده گلدوزی شده بودند، انرژی و جذابیت وجود داشت – مکگیر ایده این افکت را از یک صفحه نمایش تلفن شکسته دریافت کرد – و از اینکه چگونه در پسزمینهاش با ماشینهای فولادی قالبگیری شده میبافید. لباسها را در رنگهایی که او لامبورگینی را زرد و آستون مارتین آبی نامید. او گفت: “پدرم مکانیک است و من با او در مورد ماشین صحبت کردم” و اضافه کرد که پدر و مادرش در نمایشگاه حضور داشتند و او قصد داشت با “بغل مادرم و شاید حمام” جشن بگیرد. €
مک گیر که خود را مرکز ناخواسته بحثی در مورد غیبت زنان در نقش های کارگردان خلاق می دانست، به طرز معقولی از پذیرش افراط های فتشیستی تر مک کوئین خودداری کرد. زرق و برق مشکوک سیفلیسی کرست های استخوان خردکن لی مک کوئین ممکن است برای این حساسیت ها بیش از حد تحریک کننده باشد. بند چرمی که لی دور رانهای زنان در پرندگان بسته بود به ساق شلوار جین تنگ محدود میشد، و مکگیر در عوض، شبحهای اغراقآمیز را در لباس بافتنی غولپیکر و چاق پیدا کرد.
منبع: https://www.theguardian.com/fashion/2024/mar/03/sean-mcgirr-alexander-mcqueen-creative-director-debut-paris-fashion-week