وقتی مادرم فوت کرد پشیمان شدم که قیطان بلند نداشتم | زندگی و سبک

بسیاری از مردان بومی موهای خود را رشد می دهند. برای مردم بومی، موهای بلند می تواند نشان دهنده یک ارتباط فرهنگی قوی باشد، اما من هرگز موهایم را آنقدر بلند نکردم که بتوانم بافته کنم. وقتی کوچکتر بودم، تمام سال تحصیلی را با مادرم می‌ماندم و معمولاً تا ژوئن که برای تابستان برای دیدن پدرم سوار اتوبوس می‌شدم، اجازه می‌دادم موهایم به این فرهای بلند و تیره تبدیل شود. من همیشه با کوتاه کردن مو برمی گشتم – نه به این دلیل که کسی به من فشار آورده است، بلکه به این دلیل که هر کسی که شروع به رشد موهای خود می کند می داند که در نهایت آزار دهنده و سرکش می شود.

وقتی در ژوئیه او را دفن کردیم، پنج ماه بعد از اینکه او قبلاً حرکت کرده بود و سوزانده شده بود، آنقدر آرزو کردم که کاش یک قیطان می‌کشیدم. من خیلی نسبت به آن احساس گناه می کنم. وقتی یکی از عزیزانتان می میرد، شما باید قیطان خود را جدا کنید و با او دفن کنید، این نشان دهنده زمان سپری شده با آن شخص است، اما همچنین نشان دهنده شروعی جدید است. اما چیزی برای بریدن نداشتم. مامان موهایش را برایم گذاشت و من نتوانستم چیزی به او بدهم.

اما هر بار که یکی از آن عکس ها یا فیلم ها را می دیدم، نمی توانستم جلوی خنده ام را بگیرم و به این فکر می کردم که مادرم چه می گوید. من او را در جایی غیرقابل توصیف فراتر از زندگی تصور کردم، کیندل او را در دستش (آنها کیندل ها را در آن مکان دارند)، دودی در دیگری (شما در حال حاضر مرده اید، بنابراین سیگار نمی تواند شما را بکشد)، بازی یکنوع بازی شبیه لوتو آنلاین (و آنها اینترنت واقعا خوبی دارید)، شنیدن در مورد این توییت ها و پست های اینستاگرام و گفتن، “اینها چه احمقی هستند؟ آنها مطمئناً دردسر می‌خواهند.»

وقتی بزرگ شدم، همیشه مراقب موهایم بودم یا حداقل مادرم مراقب موهایم بود. هر شانه یا برس در خانه ما هرگز یک رشته روی آن نبود. پس از برس زدن یا شانه کردن، به شما دستور داده شد که تمام موها را بردارید و آنها را در توالت بریزید.

شاید بالاخره من باور دارم


مورگان تالتی و مادرش، 1992. عکس: مورگان تالتی
مورگان تالتی و مادرش، 1992.

چند ماه پس از درگذشت او، یک کیسه پلاستیکی با موهایش پیدا کردم، همراه با یادداشتی که در سال 2013 نوشته بود و توضیح می‌داد که این قفل را – خیلی نرم و مات – برای زمانی که به طرف دیگر می‌رفت، گذاشته بود. . او نوشت: “می خواستم چیزی را زنده بگذارم، بنابراین موهایم را رها کردم.”

من به نفرین اعتقادی ندارم، اما همچنان این عذاب وجدان و حتی ذره ای از ترس را دارم هر بار که می بینم موهایم به آرایشگاه می ریزد یا موهای یکی از عزیزانم روی زمین می ریزد، مثل همسرم که موهایش را می بینم. هر از چند گاهی کوتاه کنید ارزش دو برش آخر در حوله پیچیده شده و در مانع فرو می‌رود، و چیزی در من – چیزی در عمق من – نمی‌گذارد آنها را جابجا کنم، نمی‌گذارم آنها را دور بیندازم.

آدر دوره ای از همه گیری همه گیر، و با رفتن مادر، همه موهای خود را کوتاه می کردند. به یاد می‌آورم که افرادی عکس‌ها و ویدیوهای کوتاهی از خودشان منتشر می‌کردند که موهایشان را در فضای باز پرت می‌کردند و ادعا می‌کردند که ممکن است به پرندگان در ساختن لانه‌شان کمک کند.

جولای یک سال از زمانی که مادرم را دفن کردیم می گذرد. او در فوریه 2021 خیلی زود این دنیا را ترک کرد – او حتی 62 سال هم نداشت.

مامان همیشه می گفت: “گووس، چرا موهایت را کوتاه کردی؟” و او کمی به سرم می زد. دوباره رشدش کن. زیبا به نظر می رسد.» و بنابراین من در پاییز دوباره شروع می کنم و اجازه می دهم یک بار دیگر رشد کند.

شاید یک روز آن را رشد دهم – بگذار تا جایی که می تواند طول بکشد – و در سالگرد مرگ او در سالی دیگر، آن را قطع کنم، بسوزانم و امیدوارم راهش را به جهان باز کند. جایی که مامان منتظرش است

مورگان تالتی نویسنده Night of the Living Rez: Stories (خانه حلبی). او شهروند کشور هند پنوبسکوت است که در آن بزرگ شده است. او در لوانت، مین زندگی می کند.


منبع: https://www.theguardian.com/lifeandstyle/2022/aug/23/indigenous-hair-long-braid

ما Penobscot، Panawahpskewi هستیم، مردمی از جایی که صخره‌های سفید گسترش یافته‌اند و در مین زندگی می‌کنند و زندگی می‌کنند. مو در فرهنگ ما مهم است. در دستان درست می تواند قدرتمند باشد، همانطور که موهای مادرم در آن کیسه پلاستیکی است – یادآوری او، تکه ای از او که هنوز روی این زمین است. اما در دستان اشتباه، مو می تواند خطرناک باشد. می‌دانم که از آن برای آسیب‌رسانی استفاده می‌شود: خواهرم یک بار شیشه‌ای پر از مو، ذرت و دندان را در زیر پله‌های خانه‌ای که در رزرواسیون موهاوک در آن اقامت داشت، پیدا کرد، نفرینی که دوست پسرش به او گفته بود. ما تنها قبیله‌ای نیستیم که مو را بخشی مقدس از بدن می‌دانیم – بیشتر در ایالات متحده، کانادا و مکزیک ارزش مو و اهمیت آن را می‌دانند.

توسط Calvin Klein

Calvin Klein