یادداشت سردبیر: این چهارمین قسمت از نگاه WWD از طریق آرشیو مد فیرچایلد، مصاحبه ای در 31 دسامبر 1975 در لندن با زاندرا رودز با استعداد و همچنین مصاحبه ای در 15 فوریه 1977 در پاریس با مادام گرس نمادین را بازتولید می کند.
لندن – پشت درب آبی رنگ ناشناس در جاده پورچستر (منطقه ای که کارگزاران املاک لندن به طور مستمع به عنوان “بالا و آمدن” توصیف می کنند) وجود دارد.
کندویی از فعالیت که در آن زاندرا رودز و تیم کارگرانش طرحهای فانتزی عاشقانهاش را چاپ، آرایش و به پایان میرسانند.رودز در صدای جیر جیر تند کاکنی می گوید: «وقتی بیل بلاس اینجا بود، احساس ناخوشایندی داشتم که او را دور نشان دهم. شما می دانید که او چقدر بزرگ است – اما او می خواست همه چیز را ببیند.
بلاس که چند سال پیش هنگام اجرای نمایشی در پالم بیچ با رودز آشنا شد، میگوید: «او نشاندهنده رویکردی بدیع به لباسها است. “در لندن او و ژان مویر کسانی هستند که در سراسر جهان به مد کمک می کنند.”
دیگر بزرگان برای بالا رفتن از سه پله که با جعبه های مقوایی و رول های پارچه روی هم قرار گرفته اند عبارتند از Evangeline Bruce، Marietta Tree، Britt Ekland،
پت هارمزورث، لیدی لیچفیلد و پائولین دو روچیلد، که احساس می کند رودز “استعدادترین طراح جهان است”.تونی اسنودون بچه هایش را برای چای آورد و گفت می خواهد اینجا فیلم بسازد. هیچ کس تا به حال در مورد آن بد نبوده است، اما من فکر می کنم بسیاری از خانم ها در ابتدا عصبی بودند: خیلی ناراحت کننده است که در مقابل 12 دختری که در حال برش و ماشینکاری دور شما هستند، وقتی به یک اتاق رختکن راحت عادت کرده اید، عوض شوید. رودز می گوید، وقتی لورن باکال برای اولین بار به اینجا آمد، درست روی یک سنجاق پا گذاشت. نمی دانستم چه بگویم. اما او یک خانم پر شور است. او میگوید من بدترین کمدیست که میشناسد، زیرا همیشه مرا با شلوار جین ترسناک میگیرد.»
زندرا رودز چه شلوار جین بپوشد چه طرح های خودش، عجیب و غریب به نظر می رسد، هرگز وحشتناک. موهایش تغییر رنگ می دهد تا با حالات او مطابقت داشته باشد: اکنون قهوه ای مایل به سیاه با یک ستون آبی طاووسی است. او چشمانش را به همان رنگ حلقه می کند و یک یا دو نقطه زیبایی آبی به آن اضافه می کند. او مانند یک تریر کوچک، محکم و سرسخت است و از افرادی که برای او کار می کنند انتظار استانداردهای بالا و وظیفه شناسی دارد. او خودش یک روز 14 ساعته کار میکند، از ساعت 7:30 صبح شروع میشود. «من همیشه سر کار هستم، حتی یکشنبهها. متوجه شدم که نمیتوانم کار را از لذت جدا کنم.»
او می گوید که مغازه لندنی که او در ماه ژوئن افتتاح کرد، فشار را به میزان قابل توجهی کاهش داده است. توسط Anne Knight – “England’s Gerry Stutz” اجرا می شود – و به این معنی است که مشتریان مستقیماً به فروشگاه می روند و دیگر به استودیو نمی روند. با این حال، رودز از کمبود فضا برای طراحی و کار شکایت دارد و به دنبال مکان های بزرگتر است. او در حال حاضر از اتاق جلوی آپارتمان رنگارنگ خود در آن نزدیکی برای قرار دادن کاترها استفاده می کند.
پارچه بریده شده به جاده پورچستر منتقل میشود، در کیسههای پلاستیکی گذاشته میشود و به یکی از دوجین دختری که در اتاق در میان جعبههای پر، زواید، پولکها و ماشینهای خیاطی ساردین شدهاند، داده میشود. تنها گرمایش ناشی از آتش سوزی پارافین است. “مردم همیشه به من می گویند که این مکان چقدر خطر آتش سوزی دارد.”
رودز ادعا می کند که یک لباس شیفون تمام شده “یک اثر هنری” است. در فروشگاه لندن، یک لباس حدود 600 دلار فروخته می شود و به مشتری گواهی ابریشم چاپ شده با اطمینان رودز ارائه می شود: “این یکی از لباس های خاص من است، به نظر من به عنوان یک اثر هنری است که شما برای همیشه ارزشش را خواهید داشت.” او و شماره گذاری شده است. “با نوع لباس های من، من معتقدم که هر لباس باید منحصر به فرد باشد.”
رودز می گوید 65 درصد از مشتریانی که به مغازه می آیند آمریکایی هستند. وقتی باز شدیم، فکر کردم، با این کار روی صورتم می افتم، اما از آن زمان، تجارت سه برابر شده است. او قصد دارد تا پاییز یک فروشگاه مشابه در نیویورک باز کند.
آیا او به زندگی در ایالات متحده فکر می کند؟ “من ممکن است خوب. من آنجا را دوست دارم، بسیار بسیار الهامبخش است، اما تصمیمم را نگرفتم.»
آمریکا تقریباً 10 سال پیش به زاندرا رودز اولین فرصت خود را به عنوان طراح داد. من در ابتدا پرواز کردم زیرا پل یانگ گفت که از من حمایت خواهد کرد. او نکرد…
اما در جیبم، چند معرفی نامه داشتم – یکی به گری استوتز. او عاشق مجموعه کوچکی بود که من آورده بودم.»استوتز که می گوید طراح بخشی از فروشگاه بوده است، می گوید: «احساس متفاوتی نسبت به زندرا نسبت به طراحان دیگر دارم. [Henri Bendel] برای پنج یا شش سال او یک طراح حرفه ای نیست، بلکه هنرمندی است که لباس را به عنوان رسانه انتخاب کرده است. او با استعداد و شوخ است. به عنوان مثال، تفسیر او از دویستمین سالگرد – چاپ کاکتوس او (از مجموعه بهاری او) عالی است. لباس او فانتزی با شکوه. آنها همه چیز به سبک و هیچ ربطی به مد دارند. آنها بی انتها، دیدنی، فوق العاده برای پوشیدن و دیدنی شگفت انگیز هستند.»
به گفته رودز، «آمریکاییها چه احساس کلاسیک بودن یا نه، بالا و پایین میروند. خوشبختانه، امروزه، «لباسهای فانتزی» من، به قول خودشان، به نماد وضعیت تبدیل شدهاند.»
رودز ابتدا به عنوان طراح پارچه در کالج مدوی و سپس در کالج سلطنتی هنر، جایی که هم عصران او استعدادهای جوان جوان، دیوید هاکنی، اوسی کلارک و جانیس واینرایت بودند، آموزش دید. پدرش یک راننده کامیون بود و مادرش، قبل از اینکه مدرس ارشد در کالج هنر اول رودز شود، در ورث در پاریس تعبیهکننده بود. (او اظهار می کند که عمه او انا توئیگ است، رسانه مشهور – “همه چیزی که مرا می ترساند، نمی خواهم بدانم. من او را فقط به عنوان عمه ام می شناسم.”)
رودز میگوید در کالج، او نوزاد چشم آبی بود، اما وقتی او را ترک کرد به او گفتند که طرحهایش غیرقابل استفاده و بسیار افراطی است. او کارهای چاپی خود را با الکس مک اینتایر (که هنوز هم برای او کار می کند) ساخت و مستقیماً به طراحان نزدیک شد. «سپس فکر کردم که واسطه بودن آنچنان مضحک است، به خصوص که همیشه فکر میکنم لباس هنگام طراحی چاپ چگونه به نظر میرسد. یکی از دوستان به من سه درس در مورد برش الگو داد و همه چیز اینگونه شروع شد.
چاپهای او هنوز در همه کارهایی که رودز انجام میدهد فراگیر است. من می خواهم جنبه داخلی طراحی را بسازم و روی نقاشی هایم تمرکز کنم. رودز میگوید: «همه کسانی که من را میشناسند، از جنبههایی که هدر میروند بسیار آگاه هستند.» و به عنوان نمونهای از استعداد دیگر، نقاشیهای فلزی را که او شروع به انجام آن کرده است، با قاببندی عالی در ساتن چیندار ذکر میکند.
من اطرافم را با افرادی احاطه کرده ام که کارها را انجام می دهند، به طوری که کار و بازی با هم مخلوط می شوند. حلقه دوستان او در لندن شامل عادل روتستاین، داگی فیلدز، اندرو لوگان و کارول مک نیکول، سفالگر است.
جاه طلبی های او این است که یاد بگیرد که بیشتر تفویض اختیار کند، “زیرا این تنها راهی است که می توانم زمان بیشتری برای طراحی داشته باشم” و خود را در مغازه های سراسر جهان تثبیت کند.
رودز با بیحوصلگی میگوید: «در حال حاضر دارم به سمت خودم میروم و کارهای بهتر و بهتری انجام میدهم. “مد برای من بسیار هیجان انگیز است زیرا می توانم کاری را که دوست دارم انجام دهم.
آسمان حد است – من چقدر خوش شانس هستم.»
منبع: https://wwd.com/fashion-news/designer-luxury/from-the-archives-all-rhodes-lead-to-zandra-1235301930/