Lروز سه شنبه یک خریدار نامشخص 218000 دلار برای یک جفت صندل Birkenstock پرداخت کرد. واضح است که این فقط یک جفت کفش نبود. وب سایت لیست حراج جولینز می گوید: “پایه چوب پنبه ای و جوت رد پای استیو جابز را که پس از سال ها استفاده شکل گرفته بود، حفظ کرده است.”
کریسان برنان، دوست دختر سابق جابز و مادر فرزندش، گفت: «صندلها بخشی از جنبه ساده او بودند. ووگ آلمان در سال 2018. “آنها لباس او بودند.”
جابز به دلیل مشارکت در تأسیس اپل در سال 1976 مشهور است، اما می توان ادعا کرد که او به همان اندازه به دلیل رویکرد سختگیرانه اش نسبت به مد مورد توجه بود. جامپرهای یقهدار مشکی Issey Miyake (گفته میشد جابز بیش از 100 عدد از آنها را دارد) که با شلوار جین Levi’s 501 بهعلاوه لباسهای ورزشی New Balance یا Birkenstocks پوشیده شده بود، نه تنها سنگ بنای کمد لباس او را تشکیل میدادند، بلکه تمام آن بودند.
فقط به عنوان ووگآنا وینتور فوراً با مدل موی باب تیزش قابل شناسایی است و کیم کارداشیان با فرم بدنش، علامت تجاری جابز یونیفرم او بود. این رویکردی است که بسیاری از افراد موفق از آن زمان سعی کرده اند از آن الگوبرداری کنند.
لباس کارل لاگرفلد، مدیر خلاق فقید Chanel، شامل یک پیراهن سفید نشاستهای، یک کت و شلوار مشکی و یک جفت دستکش بدون انگشت بود. هیلاری کلینتون و نانسی پلوسی هر دو به خاطر کت و شلوارهای رنگارنگ شلوارشان معروف هستند.
گفته می شود الیزابت هلمز، بنیانگذار Theranos Disgraced، پس از مطالعه رویکرد جابز، ظاهر مشخص خود را با یک جامپر یقه رول مشکی (و رژ لب قرمز) زیبا کرده است، در حالی که مارک زاکربرگ از متا یک تی شرت و شلوار جین خاکستری را انتخاب کرده است.
برنان به او گفت: «نکته جالب در مورد یونیفرم این است که شما مجبور نیستید به این فکر کنید که صبح ها چه بپوشید. ووگ آلمان. او هرگز کاری انجام نمی داد یا نمی خرید فقط برای اینکه خودش را متمایز کند. او فقط به هوشمندی و کاربردی بودن طراحی اعتقاد داشت… و در Birkenstocks او احساس یک تاجر نداشت، بنابراین او این آزادی را داشت که خلاق باشد و خلاقانه فکر کند.”
این فرضیه آزادی فکر است که برای افرادی مانند زاکربرگ نیز جذاب است. در سال 2014، در یک جلسه پرسش و پاسخ عمومی فیس بوک، از او پرسیده شد که چرا هر روز یک تی شرت می پوشید. با پوشیدن تی شرت خاکستری، او پاسخ داد: «من در این موقعیت واقعا خوش شانس هستم که هر روز از خواب بیدار می شوم و به بیش از یک میلیارد نفر خدمت می کنم. من واقعاً میخواهم زندگیام را پاک کنم تا آن را به گونهای بسازم که مجبور باشم در مورد هر چیزی تا حد امکان تصمیمات کمتری بگیرم، به جز اینکه چگونه به بهترین نحو به این جامعه خدمت کنم.»
این ایده ساده سازی تصمیم گیری به دهه 1800 برمی گردد. در کتاب خود در سال 1892 روانشناسی: دوره مختصرفیلسوف آمریکایی ویلیام جیمز نوشت: «هرچه بتوانیم جزئیات بیشتری از زندگی روزمره خود را به سرپرستی بدون زحمت اتوماسیون بسپاریم، قدرت های بالاتر ذهن ما برای کار مناسب خود آزادتر می شود. هیچ انسانی بدبخت تر از کسی نیست که چیزی جز بلاتکلیفی در او عادی نباشد و برایش روشن کردن هر سیگار، نوشیدن هر فنجان، زمان برخاستن و خوابیدن هر روز، و آغاز هر ذره ای کار، موضوع بحث ارادی صریح است.»
در سال 1998 روانشناس اجتماعی روی اف باومایستر اصطلاح “خستگی تصمیم” را ابداع کرد. بر اساس تئوری زیگموند فروید در مورد استهلاک نفس، این نظریه اساساً روشی را توصیف میکند که انتخابهای یک فرد هر چه بیشتر مجبور به گرفتن تصمیمگیری شوند ضعیفتر میشوند. تخمین زده می شود که بزرگسالان به طور متوسط هر روز 35000 تصمیم می گیرند. اگر تا به حال در ساعت 7 صبح جلوی کمد لباس خود ایستاده اید و در مورد پوشیدن شلوار یا شلوار جین بحث می کنید، یا وقتی باریستا می پرسد که لاته معمولی یا متوسط می خواهید پاسخ دهید، می دانید که حتی تصمیمات کوچک هم می تواند باعث استرس شود. خودکار کردن نحوه لباس پوشیدن به معنای صرفه جویی در انرژی برای تمرکز بر سوالات پیچیده تر است.
از زمان شروع جنگ در اوکراین، رئیس جمهور ولودیمیر زلنسکی یک پیراهن و کراوات دولتمردانه را با یک هودی سبز، شلوار باری و کفش کتانی عوض کرده است. حتی پس از اتهامات عدم ارتباط در طول بحران هزینه های زندگی، نخست وزیر، ریشی سوناک، همچنان با کت و شلوارهای 3500 پوندی امضای خود همراه با 450 پوند لوفر از پرادا ظاهر می شود. یونیفرم او در میان یک درصدی که با آنها درآمیخته است عادی است. این همان نوع “لوکس آرام” مجموعه تلویزیونی موفق است جانشینی درخشان اسیر شد تام ژیلت لوگوی Moncler میپوشد در حالی که کندال از برندهای نامحسوستری مانند Brunello Cucinelli استفاده میکند. احتمالاً هزینه بیشتری دارند اما فوراً قابل شناسایی نیستند.
این نوع سیاست هویتی در پشت وسواس Gen Z با ایجاد «بستههای آغازین» برای به اشتراک گذاشتن در رسانههای اجتماعی نهفته است. اینها راهنمای بصری لباس، لوازم جانبی و سایر موارد (مثلاً شیر جو) هستند که ماهیت یک گروه خاص را به تصویر می کشند. بهعنوان مثال، مجموعه «معلم جغرافیا» دارای شلوار ژاکتی بژ و ژاکت کش باف پشمی سبز است، در حالی که ست «مامان پولدار» شامل یک جفت شلوار لی لولمون، یک کیف دستی بیرکین و یک آبمیوه سبز است.
دنیای معماری یکی دیگر از صنایعی است که یونیفرم تقریباً ضمنی دارد. ژاک هرتزوگ، معمار سوئیسی در مصاحبهای گفت: «هرکسی معماری خود را میسازد، که سپس بخشی از شهر میشود. لباس نوعی پیوند بین عمومی و خصوصی است، درست مانند یک خانه.»
لوک ماتون، معمار 30 ساله ساکن لندن، میگوید که یک «ژاکت نانوایی» و یک شلوار همسان از یونیورسال ورکز در کمد لباس هر معماری که او میشناسد وجود دارد. “این هوشمندانه است اما غیررسمی… این راهی برای پوشیدن کت و شلوار بدون پوشیدن کت و شلوار واقعی است.”
یونیفورم زمینه مساعدی را برای طنزپردازان ایجاد می کند. از طریق کارتون های سیاه و سفید او در اینستاگرام پست می گذارد، هنرمند ولزی بدویر ویلیامز به طور مرتب تیپ های خلاق و لباس های غیر رسمی آنها را مسخره می کند.
کارولین مایر، روانشناس مد، می گوید که لباس پوشیدن یکنواخت تنبل نیست – در واقع، از نظر شناختی هوشمندانه است. در مورد اینکه چه مدت طول میکشد تا دیگران متوجه یونیفرم شوند، مایر میگوید که این بستگی به این دارد که فرد چقدر خود را به نمایش بگذارد. “برای مردم در چشمان عمومی آسان تر است زیرا ما همیشه تصاویر آنها را می بینیم. این یک اثر تکراری است: همه چیز در مورد قرار گرفتن در معرض است.
منبع: https://www.theguardian.com/fashion/2022/nov/19/blazers-out-birkenstocks-in-how-smart-casual-work-uniforms-can-free-up-brain-power