نکته مهم در شکستن دیوار پنجم مد است: موانع روانی، اگر نگوییم مالی، ورود، روشی که دمنا موانع بین خیابان و مرتفع، روزمره و خارق العاده را شکسته است.
از نمایش تا نمایش درخشان
و اگر بخشی از شوک جدید را از دست داده بود – خوب. این را به «فروشگاه مد» بسپارید: دو بوتیک کوچک برای مردان و زنان که Balenciaga در سطح خیابان برای همزمانی با نمایشگاه افتتاح کرد و ظاهری مستقیم از باند فرودگاه ارائه میکند – یکی از لباسهای توئید ترومپ لوئیل، برای به عنوان مثال، یا یکی از سه راهی های فلزی – به طوری که هر کسی می تواند فقط وارد شود و بخرد، نه اینکه مجبور شود یک قرار ملاقات بگذارد و شش ماه صبر کند. (هر کسی که 350 یورو (357 دلار) اضافی برای یک شمع یا 100000 یورو برای یک لباس دارد.)
این یک اشتباه به نظر میرسید، با این تفاوت که نمایشنامهسازی بسیار مؤثری از راه وفاداری بیش از حد به گذشته میتواند مانعی برای آن باشد. آن تاریخ را باید دقیقاً مطالعه کرد تا نیازی به تکرار نباشد.
و این در قلب ارائه Maison Margiela جان گالیانو بود. مانند دمنا، آقای گالیانو در حال دگرگونی ماهیت نمایش است.
مادری بدجنس و شرور با لباس زرشکی زرق و برق دار بود. یک جشن در حال چرخش که شامل لباسهای ذوزنقهای به ارزش یک سبد عید پاک در ارگانزا و پارچههای توری با فوکوس نرم با ستاره است. یک خط کر از کت های تاب دار مجلل به رنگ سبز نعنایی، گیلاسی و مارتینی صورتی. دمپایی های یاقوتی و چکمه های کابویی از غبار الماس بود. لباسی بود که از خردههای آینهای مشکی ساخته شده بود، مثل انبوهی از برگهای در حال سقوط. خون روی زمین، مزخرف، عاشقانه و مد واقعاً افسانه ای بود.
یا آنچه که میتوان بهمناسبتر آن را یک رویداد مد بالنسیاگا نامید، دومین مورد تحت مدیریت خلاق دمنا، که در جولای گذشته، ۵۳ سال پس از بسته شدن درهای بنیانگذار، منحصربهفردترین هنر مد را به خانه معرفی کرد.
اکنون، مانند شوهای آماده لباس دمنا – که به طور مؤثر نوعی تفسیر اجتماعی است – لباس او معادل یک رویداد پرفروش شده است: مرحله بعدی در تکامل مد به فرهنگ پاپ.
در طول کووید، او از باند فرودگاه برای فیلمهای خارقالعادهای که داستان و مد را با هم ادغام میکردند و لباسها را در چارچوب داستانهایی که ما میگوییم قرار میداد، اجتناب کرده بود. اما آقای گالیانو به جای رها کردن این تجربه خلاقانه مانند بسیاری از طراحان دیگر، آن را ترکیبی کرد: داستانها را به چرخه درآورد و کلیشههای سینمایی را با هم ترکیب کرد تا چیزی واقعاً جدید خلق کند، همانطور که با Margiela خود انجام داده است. لباس ها.
سپس نقاب ها برداشته شد و لباس های شب و چهره های معروف ظاهر شدند: در سایه های اصلی تافته و ابریشم، روچیده، بافته شده و سوهان. خانم کیدمن در حالی که با یک لباس فویل نقره ای نامتقارن راه می رفت، با قطاری بلند که در لگن گره خورده بود و به یک طرف می چرخید، مانند عکس ایروینگ پن در عصر فضا، خش خش می کرد.
پاریس – فقط یک بعدازظهر چهارشنبه معمولی بود – به جز پیاده روهای خیابان ژرژ پنجم که معمولاً آرام بود، توسط توده ای فریاد زده از نوجوانان مسدود شده بود، گوشی های هوشمند در آن بالا، دست های آزاد که در جنون بر روی موانع پلیس تکان می دادند. این همان صحنه ای بود که خارج از یک کنسرت راک یا یک اولین نمایش فیلم بزرگ یا حتی اسکار جای تعجب نداشت، با این تفاوت که این هیچ یک از موارد بالا نبود. این یک نمایش مد بالنسیاگا بود.
و اگرچه میتوانید حکمت نمایش اسلحه را در هر داستانی، حتی در بدیهیترین داستانهای تخیلی، با توجه به وضعیت فعلی تیراندازیهای دستهجمعی در آمریکا زیر سوال ببرید، نمیتوانید این موضوع را زیر سوال ببرید: لباسها لباسهایی هستند که ما میپوشیم تا خودمان بسازیم. در هر شکل و قالب ممکن.
منبع: https://www.nytimes.com/2022/07/07/fashion/balenciaga-kim-kardashian-nicole-kidman-couture.html
در پایان، یک عروس محجبه با 820 فوت توری زنگولهای شکل که 7500 ساعت طول کشید و آنقدر بزرگ بود که نمیتوانست از بیشتر درهای سالن عبور کند (او به سختی میتوانست روی باند فرود) وارد شود. او تکان می خورد، شروع می کرد و متوقف می شد، پشتیبان می گرفت و دوباره تلاش می کرد.
در واقع، اگر اولین شوی لباس دمنا برای اثبات این بود که او میتواند مانتو طراح را که اغلب به عنوان بهترین طراح لباس شناخته میشود، به همراه داشته باشد، این یکی بیشتر به دنبال آیندهنگر بود.
این موضوع یک گردش بسیار هوشمندانه ویکتور و رولف بود، قطعه ای از هنرهای نوک تیز که به صورت مجموعه ای از طراحان ویکتور هورستینگ و رولف اسنوئرن مبدل شده بود که در آن اجزای سازنده خیاطی مردانه – کت و شلوار، پیراهن ترد، کت و شلوار – به ظاهر متورم شده بودند. به ابعاد وحشتناک ژاکتها و پیراهنهای بزرگ که روی یک قاب فلزی کشیده شده بود که نیم تنه را به یک قلب هیولایی V تبدیل میکرد، سپس ژاکتها و پیراهنهای بزرگ را از تن خارج کردند (مطابق معمول خود طراحان برای نشان دادن روی باند فرودگاه ظاهر شدند) و از طریق یک سری قرقرههای یکپارچه کوچک شدند. به شکلی پوشیدنی، انسانی و نه تصادفی، زنانه تر.
با پاک کردن بدن شروع شد، به شکلی ضعیف شده در نئوپرن سیاه قالبگیری شده، مانند یک خط زنده، سرهایی که با محافظهای صورت مشکی براق در پلییورتان پوشش داده شده بود، کاهش یافت و از آنجا ساخته شد. شانهها کوچک و گرد، کمر بسته، باسن بیرون زده، برای مردان و زنان مهم نیست.
همانطور که روی صحنه نمایش «سینما دوزخ»، یک نمایش گوتیک مضحک، رونمایی شد – داستان جایی در غرب اسطورهای آمریکا روایت میشود، یک تفنگچی بلورین پوش و دخترش با لباسهای پارچهای، روی مرد خانواده و گروهی در طوفانهای شن، در حال تکان دادن. مزارع گندم، آتش و خانه سینمای قدیمی ذهن آنها (اگر شما هم آنجا بودید چندان منطقی به نظر نمی رسید) – همزمان توسط شرکت کنندگان سنگر پوش فیلمبرداری شد و روی صفحه های بزرگ بالای سر آنها برای کسانی که در آن بودند پخش شد. مخاطبان و کسانی که آنلاین هستند. انگار میخواهیم اذعان کنیم که اکنون مردم اغلب احساس نمیکنند که وجود دارند مگر اینکه به صورت دیجیتالی وجود داشته باشند، و روشی که ما به طور فزایندهای در فضای مرزی بین و بین شناور هستیم.
آلتون میسون، بازیگر، آنجا بود و با خواننده رپ افست گپ میزد. پیرپائولو پیچیولی، طراح والنتینو نیز با مدل آمبر والتا دست به دست شد. کریس جنر با نوه اش، نورث وست، اندکی پس از ظاهر شدن کیت اوربان وارد شد. جنر/وست و مستر اوربان برای تشویق اعضای خانواده کیم کارداشیان و نیکول کیدمن، که اتفاقاً در باند فرودگاه در حال چرخش بودند، در کنار دوآ لیپا و کریستین کوین از سریال واقعیت «فروش غروب» حضور داشتند.
تویدهای ترومپ لوئیل و لباسهای مشکی کوچک متشکل از ارگانزای مهرهدار و پیراهن، لباس آبی بچهگانه «پردار» با گلبرگهای ارگانزای بالزن بود. تیشرتها مانند قوطیهای حلبی خرد شده (در پارچههای ژرسهای آغشته به آلومینیوم برای نگهداشتن شکل) و جینها با دکمههایی با روکش نقرهای از ساتن ساخته شده بودند. پارکاها به شکل بلوزهایی به شکل توپ ساحلی، لباسهای چرمی که به دقت از نوارهای کمربند قدیمی به هم چسبیده بودند، و پالتوهایی که شبیه خز ساخته شده از ابریشم دوزی شده با یقههای “مالفیسنت” بلند و قابدار چهره بودند، باد شده بودند.
اگر چیزی وجود داشته باشد که قانعکنندهترین نمایشهای هفته نشان دادهاند، آن قدرت دگرگونی، یکی از وعدههای اساسی مد است.
همه آنها به عنوان ستارههای مهمان در تولیدی که بر اساس براندازی هنجارها و انتظارات قدیمی – از تجمل، مواد، شبح، حتی به معنای سلبریتی – در سه پرده ساخته شده است.