شما قضاوت کنید: آیا دوست من باید لباس های مشابه من را نخرد؟ | دوستی
53% از شما گفتید بله – کوجو مقصر است
Aleesha نسبت به دیدگاه الا تحقیر آمیز و نادیده گرفته می شود، که روشی ضعیف برای رفتار با یک دوست است. او دقیقاً می دانست که دارد چه می کند وقتی آن ژاکت چاپ گورخر را خرید! الا به یک مسئله کوچک به شدت واکنش نشان می دهد، اما احتمالاً دوستانش عمداً او را به هم می بندند. کیت، 37
حالا شما قاضی باشید
آنتونیا، یکی از دوستان ما، با گفتن این جمله، “اوه، حالا شما دو نفر می خواهید چه کار کنید؟” مردم شما را گیج خواهند کرد.» داشتند من را درگیر می کردند و حدود 15 دقیقه طول کشید تا ببینم احتمالاً واکنش غیر منطقی نشان می دهم. اما من هفتهها را صرف برنامهریزی لباسهایم کرده بودم و فکر اینکه علیشا از برنامههای خوب من حمایت کند، من را عصبانی میکرد.
ما اکنون در 30 سالگی هستیم، بنابراین مطمئن نیستم که چرا هنوز او را آزار می دهد. من هنوز او را از صمیم قلب دوست دارم – من فقط آن را به یک ویژگی عجیب و غریب او می پردازم. فقط خوب است که فکر کنیم، اگر در آینده به طور تصادفی در یک لباس مشابه قرار بگیریم، او می تواند خود را خونسرد نگه دارد. آنقدرها هم مسئله بزرگی نیست. در هر صورت، این فقط به حس فوق العاده متقابل مد ما صحبت می کند.
هیئت داوران خوانندگان گاردین
الا شگفت انگیز است. او مهربان، سخاوتمند و خنده دار است – زندگی و روح هر مهمانی. اما هر زمان که لباسی شبیه لباس او می خرم، او به همان رفتار کودکانه دوران مدرسه ما برمی گردد.
من و علیشه از 11 سالگی با هم دوست بودیم. می توانم بگویم از بین ما دو نفر، او بیشتر یک تاجر بادگیر است. او دوست دارد به خاطر آن مخالف و مخالف باشد، و فکر میکند خندهدار است اگر با یک لباس یا کت به یک مهمانی برویم، در حالی که به نظر من این حالت ترسناک و عجیب است. من تصور کاملی از لباس پوشیدن مثل همسرتان ندارم.
نمونه موردی: گلاستونبری سال گذشته، زمانی که او همان ژاکت گورخری را مانند من بیرون کشید. نمی دانم چرا این کار را می کند. فقط خجالت آور است که با همان لباس راه برویم. من دوست دارم متفاوت باشم، دوست دارم احساس کنم انتخاب هایم و حس مد متعلق به خودم است.
ما الان در 30 سالگی هستیم، بنابراین مطمئن نیستم که چرا هنوز او را آزار می دهد. من آن را به یک چیز عجیب و غریب خنده دار گذاشتم
حس لباس پوشیدن ما با بزرگ شدن بیشتر شبیه شده است. الا قبلا آماده بود و لباس های کلاسیک مانند پیراهن های ساده و کیف های سایز بزرگ می پوشید. حالا او التقاطی تر است. من می خواهم فکر کنم که او کمی از من الهام می گیرد، زیرا من همیشه به سمت رنگ ها و چاپ ها جذب شده ام. الا به خاطر آن من را پاره می کرد. حالا او آمده است، بنابراین جای تعجب نیست که ما همان اقلام را بخریم.