رولکس ها، اینفلوئنسرها و لبخندهای H&M: مثلث غم صنعت مد را میخکوب می کند | مورونا فریر
همانطور که کرولا یا میراندا پریستلی (مریل استریپ، بالا) در فیلم شیطان پرادا می پوشد، این اولین بار نیست که مد در یک فیلم به عنوان نماد فساد اخلاقی استفاده می شود. عکس: آل استار
در شوی مد یایا، ردیف اول به گوشیهای خود چسبانده میشوند، به همان شیوهای که مردم در یک شوی نمایشی هستند (این راهی است برای از بین بردن زمان بدون نیاز به صحبتهای کوچک). نمایش خود با بیانیهای درباره بحران آب و هوا آغاز میشود، در حالی که یک احساس مزخرف – «بدبینی که به صورت خوشبینی پنهان میشود» – در یک صفحه غولپیکر در پشت بادهبازی چشمک میزند. تمایل مد برای حل و فصل وضعیت اضطراری آب و هوایی و در عین حال کمک به آن همچنان یک موضوع مشکل ساز است، هر چند که در مورد آن افسانه های زیادی ایجاد کند.
به همین ترتیب، قرار دادن یک ردیف کامل برای جابجایی یک صندلی، که در اینجا اتفاق میافتد، امروز رخ نمیدهد. تصور کنید بخواهید – از ردیف اول تام فورد در سپتامبر 2022 به عنوان نمونه استفاده کنید – آنا وینتور و مدونا برای تکان خوردن. به همین دلیل ردیف های جلو اغلب به جای صندلی های انفرادی نیمکت هستند. با این حال، اوستلوند در تلاش است تا نکته ای را در مورد سلسله مراتب بیان کند، و این وجود دارد. به هر حال، ناشناخته ای مانند کارل اجازه نمی دهد برای شروع در ردیف اول (وحشتناک!) بنشیند.
جس، یک مدل 28 ساله سابق که برای ایو سن لوران و پرادا قدم زده است، در مورد نظر بوتاکس، می گوید: «این اتفاق نمی افتد. من همیشه می ترسیدم که اشتباه به نظر برسم یا کارم خراب شود و کارم به همین شکل تمام شود. اما هیچ کس جرات نمی کند به شما پیشنهاد دهد [Botox]حداقل نه زمانی که در اتاق هستید، و به خصوص نه در سال 2022.»
این فیلم توسط کسانی که میدانند پر شده بود: همسر اوستلوند، آندریا، یک عکاس مد است، و به عنوان مشاور عمل کرد. اوستلوند همچنین آن سوفی بک را – یک طراح مد واقعی سوئدی که زمانی در تاپشاپ امتیاز داشت و بعداً خود را «کمتقدیرترین طراح جهان» توصیف کرد – در نقشی کوچک در کنار دین، که خودش یک مدل و استایلیست سابق بود، انتخاب کرد. رابرت رایدبرگ، که در حال حاضر سردبیر ارشد مد در Vogue Scandinavia است. در واقع، این رایدبرگ است که در مورد مثلث کارل می پرسد، احتمالاً برای اولین بار در زندگی حرفه ای او نیست.
روز گرمی در پاریس بود، و ما در میانه راه نمایش های لباس بودیم که یک سردبیر در حالی که به سمت صندلی خود می دوید، به زمین افتاد. در حالی که او روی زمین زیر مجسمه رودن دراز کشیده بود، با چیزی که معلوم شد آسیب متاتارس داشت، من شرکت کنندگان را دیدم که روی بدن او قدم میزدند تا به صندلیهایشان برسند. من برگشتم تا به او کمک کنم تا بلند شود، نه به این دلیل که یک قهرمان هستم، بلکه به این دلیل که چه کار دیگری می توانستم انجام دهم؟ وقتی بالاخره وارد شدم، دیدم یکی از همکارهای روزنامه نگار و فرصت طلب (ردیف 2) صندلی من را دزدید (ردیف 1). یک معامله ساده، اما آه، چقدر آشکار است.
با این حال، به طور کلی، مثلث غم روی دماغ است، و یک صحنه درخشان باعث شد که من بیشتر احساس ناراحتی کنم (با توجه به سکانس 15 دقیقه ای استفراغ فیلم، این کار بدی نیست): در مقابل دیوار ایستاده، از کارل خواسته می شود تا بین عبارات استفاده شده به طور متناوب صحبت کند. برای فروش Balenciaga و آنهایی که در بیلبورد H&M می بینید. با جابهجایی بین مبهم (بالنسیاگا) و شاد (H&M)، سرعت و دقتی که او با آن عباراتش را به حرکت در میآورد، فقط شایسته اسکار نیست. پوچی شغل او را آشکار می کند.
گاهی فیلم سنگین می شود. لحظاتی قبل از شروع نمایش کت واک، از سه مهمان خواسته میشود که از صندلیهای خود حرکت کنند تا جا برای دیگران بالاتر از ترتیب نوک زدن باز شود. فئودالیسم ردیف اول به خوبی مستند و بدنام است – و هر کسی که در مد کار می کند به طرز دردناکی درونی شده است. اما هیچ کس اینطور تکان نمی خورد. آنها به سادگی یک صندلی دیگر برای آنها پیدا می کنند.