تیاو تصویری که از دنیای مد در مثلث غم، فیلم برنده نخل طلای روبن اوستلوند از دنیای مد ترسیم شده است، تصویری مهربان نیست. عنوان آن به یک جفت خط اخم اشاره دارد که بین ابروها قرار دارد. این یکی از بوتاکسترین نواحی صورت افراد است، احتمالاً به این دلیل که (همانطور که از نامش پیداست) فقط زمانی ظاهر میشوند که شما ناراضی هستید و هیچکس این را نمیخواهد.
این مثلث خاص متعلق به کارل (هاریس دیکینسون) است، یک مدل مرد سالخورده (24 ساله) با موهای نرم توت فرنگی و نفخ ملایم. ما کارل را در یک انتخاب بازیگر برای یک برند مد ناشناخته ملاقات می کنیم. به محض اینکه او از گوشش خارج شد، میز مذاکره درباره اینکه آیا مثلث او به بوتاکس نیاز دارد یا خیر، بحث می کند. کارل پیر و ناراضی نمی تواند خود را صاف کند.
بقیه فیلم، در حال حاضر در سینماها، همچنان به صنعت و فوق ثروتمندانی که اجناس آن را مصرف میکنند، لمپن میزند – و به درستی در (و خارج) یک قایق تفریحی لوکس 250 میلیون دلاری اتفاق میافتد که نوتلا در آن هلیکوپتر است و شامپاین آزادانه میچرخد. اکوسیستم قایق بادبانی، از تمیزکننده های توالت گرفته تا الیگارش ها، به عنوان نوعی تمثیل برای سرمایه داری مصرف کننده جهانی عمل می کند. یک مورد: کارل و یایا، دوست دختر مدل/اینفلوئنسر او، هزینه تعطیلات را پرداخت نمیکنند، زیرا یایا – با بازی بازیگر فقید Charbli Dean – زیباست. ثروتمند بدون یک پنی به نام او؟ زندگی یک اینفلوئنسر چنین است.
اما این فیلم فقط در مورد مد نیست. این در مورد بی ثباتی زیبایی به عنوان ارز در دنیایی است که پول برابر با قدرت است. کارل و یایا از ظاهر خود برای پیشرفت استفاده میکنند، اما همانطور که یایا اشاره میکند، حتی پیشرفت خود نیز ماندگاری دارد – و وقتی فاجعهای رخ میدهد، این امر به شدت تسکین مییابد. بالاخره رولکس در یک جزیره کویری چه کاربردی دارد؟

بنابراین، نمایش فیلم از صنعت مد چقدر دقیق است؟ من قبلاً با اصطلاح “مثلث غم” برخورد نکرده بودم. قبل از نوشتن این مطلب از متخصص صورت هم پرسیدم. بر این اساس، به راحتی می توان فیلم را به عنوان غیرمعمول رد کرد. همانطور که کرولا، میراندا پریستلی و موگاتو می توانند تأیید کنند، این اولین بار نیست که مد در یک فیلم به عنوان نماد فساد اخلاقی استفاده می شود. اما وقتی به عنوان یک روزنامهنگار مد صحبت میکردم، لحظاتی در فیلم – هر چند هذلولی – باعث شد که از پشت یک بالش تماشا کنم.
در شوی مد یایا، ردیف اول به گوشیهای خود چسبانده میشوند، به همان شیوهای که مردم در یک شوی نمایشی هستند (این راهی است برای از بین بردن زمان بدون نیاز به صحبتهای کوچک). نمایش خود با بیانیهای درباره بحران آب و هوا آغاز میشود، در حالی که یک احساس مزخرف – «بدبینی که به صورت خوشبینی پنهان میشود» – در یک صفحه غولپیکر در پشت بادهبازی چشمک میزند. تمایل مد برای حل و فصل وضعیت اضطراری آب و هوایی و در عین حال کمک به آن همچنان یک موضوع مشکل ساز است، هر چند که در مورد آن افسانه های زیادی ایجاد کند.
این فیلم توسط کسانی که میدانند پر شده بود: همسر اوستلوند، آندریا، یک عکاس مد است، و به عنوان مشاور عمل کرد. اوستلوند همچنین آن سوفی بک را – یک طراح مد واقعی سوئدی که زمانی در تاپشاپ امتیاز داشت و بعداً خود را «کمتقدیرترین طراح جهان» توصیف کرد – در نقشی کوچک در کنار دین، که خودش یک مدل و استایلیست سابق بود، انتخاب کرد. رابرت رایدبرگ، که در حال حاضر سردبیر ارشد مد در Vogue Scandinavia است. در واقع، این رایدبرگ است که در مورد مثلث کارل می پرسد، احتمالاً برای اولین بار در زندگی حرفه ای او نیست.
گاهی فیلم سنگین می شود. لحظاتی قبل از شروع نمایش کت واک، از سه مهمان خواسته میشود که از صندلیهای خود حرکت کنند تا جا برای دیگران بالاتر از ترتیب نوک زدن باز شود. فئودالیسم ردیف اول به خوبی مستند و بدنام است – و هر کسی که در مد کار می کند به طرز دردناکی درونی شده است. اما هیچ کس اینطور تکان نمی خورد. آنها به سادگی یک صندلی دیگر برای آنها پیدا می کنند.

به همین ترتیب، قرار دادن یک ردیف کامل برای جابجایی یک صندلی، که در اینجا اتفاق میافتد، امروز رخ نمیدهد. تصور کنید بخواهید – از ردیف اول تام فورد در سپتامبر 2022 به عنوان نمونه استفاده کنید – آنا وینتور و مدونا برای تکان خوردن. به همین دلیل ردیف های جلو اغلب به جای صندلی های انفرادی نیمکت هستند. با این حال، اوستلوند در تلاش است تا نکته ای را در مورد سلسله مراتب بیان کند، و این وجود دارد. به هر حال، ناشناخته ای مانند کارل اجازه نمی دهد برای شروع در ردیف اول (وحشتناک!) بنشیند.
جس، یک مدل 28 ساله سابق که برای ایو سن لوران و پرادا قدم زده است، در مورد نظر بوتاکس، می گوید: «این اتفاق نمی افتد. من همیشه می ترسیدم که اشتباه به نظر برسم یا کارم خراب شود و کارم به همین شکل تمام شود. اما هیچ کس جرات نمی کند به شما پیشنهاد دهد [Botox]حداقل نه زمانی که در اتاق هستید، و به خصوص نه در سال 2022.»
با این حال، به طور کلی، مثلث غم روی دماغ است، و یک صحنه درخشان باعث شد که من بیشتر احساس ناراحتی کنم (با توجه به سکانس 15 دقیقه ای استفراغ فیلم، این کار بدی نیست): در مقابل دیوار ایستاده، از کارل خواسته می شود تا بین عبارات استفاده شده به طور متناوب صحبت کند. برای فروش Balenciaga و آنهایی که در بیلبورد H&M می بینید. با جابهجایی بین مبهم (بالنسیاگا) و شاد (H&M)، سرعت و دقتی که او با آن عباراتش را به حرکت در میآورد، فقط شایسته اسکار نیست. پوچی شغل او را آشکار می کند.
در زمان حضورم در ردیفهای مختلف در برنامههای مختلف، چیزهایی را دیدهام که شما باور نمیکنید، و روزنامهنگاریهایی که در جایی نشستهاند که شما هم باور نمیکنید، صرفاً به دلیل یک نقد بد. اما بدترین رفتار از جانب کسانی که در کت واک بودند، رخ نداد.
روز گرمی در پاریس بود، و ما در میانه راه نمایش های لباس بودیم که یک سردبیر در حالی که به سمت صندلی خود می دوید، به زمین افتاد. در حالی که او روی زمین زیر مجسمه رودن دراز کشیده بود، با چیزی که معلوم شد آسیب متاتارس داشت، من شرکت کنندگان را دیدم که روی بدن او قدم میزدند تا به صندلیهایشان برسند. من برگشتم تا به او کمک کنم تا بلند شود، نه به این دلیل که یک قهرمان هستم، بلکه به این دلیل که چه کار دیگری می توانستم انجام دهم؟ وقتی بالاخره وارد شدم، دیدم یکی از همکارهای روزنامه نگار و فرصت طلب (ردیف 2) صندلی من را دزدید (ردیف 1). یک معامله ساده، اما آه، چقدر آشکار است.
منبع: https://www.theguardian.com/commentisfree/2022/oct/28/triangle-of-sadness-fashion-industry-ruben-ostlund-palm-dor