سیمون روی میزش تکهای چوب دارد، یک بلوک دستی حکاکیشده از هند – یادآوری روزانه از اینکه چطور همه چیز درست پیش رفت. دوستی از سایمون پرسید که آیا میتواند به تعویض لباسهایی که خواهرش در هند میسازد کمک کند – «زنی شگفتانگیز به نام فیث هاردی. او از راه زمینی به هند به جیپور رفته بود، من واقعاً عاشق لباسها، لباسهای الهامگرفته از راجپوت بودم، فکر میکردم فوقالعاده هستند. رنگهای گیاهی، چاپ دستی، پنبههای بافندگی دستی وجود داشت. قبل از سبز سبز بود.»
در جشن از این برند با 50 سال فعالیت خود، در حال حاضر یک فروشگاه کلاسیک پاپ آپ از فروشگاه اصلی بازار جاده پورتوبلو خود ایجاد کرده است و گنجینه های قدیمی مونسون را در کنار دیگر طراحان آن دوران به فروش می رساند. اما از آن زمان اتفاقات زیادی افتاده است. Monsoon داستان پنج دهه گذشته خرید بریتانیا را بینظیر دنبال میکند. در دهه 1980 رونق خیابانی را پشت سر گذاشت تا به یک نام آشنا تبدیل شود – آنقدر موفق شد که سیمون همان کاری را کرد که بسیاری از بنیانگذاران دیگر انجام دادند و بخشی از آن را به شهر فروخت. قاطعانه می گوید: «یک اشتباه. با وجود اینکه تنها 25 درصد بود، پس از آن هرگز به طور کامل مال من نبود و فشار دائمی برای رشد وجود داشت.» او همه آن را در سال 2007 خرید و سپس با انقلاب دیجیتالی و نابودی مغازههای آجر و ملات مبارزه کرد، اما همهگیری را تحت تاثیر قرار داد. مونسون وارد مدیریت شد و سایمون با خرید آن از شرکت هلدینگ که مالک آن بود، آن را نجات داد. اکنون به سود خود بازگشته است و به نوعی از تغییر ذائقه یکی از جمعیت های سرسخت جهان جان سالم به در می برد: خریدار زن کشور ما.
در بریتانیای دهه 1970، باید به خاطر داشته باشیم، تقریباً همه چیز قهوهای بود و لباسها همگی یک جور خستهکننده بودند. آن لباسهای شاد و درخشان که از فرهنگها و اقلیمهای مختلف صحبت میکردند، برای چشم جذابتر از کفش بودند. من شروع به فروختن آنها به بوتیک ها و سپس فروشگاه های بزرگ کردم، و بعد از اینکه مرد میانی بودم خسته شدم. مونسون متولد شد. کسانی که ترک تحصیل کردند و علیه اقتدار و سرمایه داری سرزنش کردند خیلی خوب عمل کردند. پنجاه سال بعد، ثروت سایمون حدود 400 تا 600 میلیون پوند تخمین زده می شود، بسته به اینکه کدام روزنامه را بخوانید.