او در سال 1951 یک آتلیه کوچک را بالای یک نودل بار در شینجوکو، توکیو راه اندازی کرد. این منطقه در طول جنگ جهانی دوم به جز ایستگاه راه آهن آن که در اطراف آن، در طول اشغال ایالات متحده، بازار سیاه گسترده و اقتصاد سرگرمی رشد کرده بود، نابود شده بود. برای آمریکایی ها و ژاپنی ها موری، با چند دستیار و سه چرخ خیاطی دست دوم، لباسهای مد روز زنانه غربی را برای هر دو فرهنگ بر اساس مشخصات و سفارشی ساخت.
این منطقه دارای یک سینمای جدید بزرگ بود که متخصصان صنعت فیلم را جذب می کرد. ابتدا یک تهیهکننده از او خواست تا اقلام لباس تهیه کند، سپس لباسهایی را برای فیلمها طراحی کند – او بیش از یک دهه روی صدها نفر کار کرد – و همچنین کمد لباسهای ستارههای سینما را طراحی کرد. در همان زمان، با همسرش کنزو موری – مدیر اجرایی از خانواده تولید پارچه – که به عنوان مدیر فعالیت می کرد، همراه با اقتصاد ملی از کارگاه های موقت به بوتیک ها گسترش یافت.
او چنان پیشرفت کرد که رویکردی غیرعادی برای مطالعه مد فرانسوی در پیش گرفت. در سال 1960، او به پاریس سفر کرد تا با طراحان مورد احترام، از جمله هوبرت دو ژیوانشی و کوکو شانل، ملاقات کند و لباس سفارش دهد – که موری را با توصیه به پوشیدن رنگ نارنجی برای ورود به خانه شوکه کرد. از زنان ژاپنی انتظار نمی رفت که برجسته باشند: ظرافت، احتیاط، آنچه موری آن را “پنهان سازی تصفیه شده” می نامید، آرمان های آنها بود.