بازدید از سالن سینما در این آخر هفته یک لحظه فرهنگی بود که سالها بود مشابه آن دیده نشده بود – و برای دو فیلم که فرانچایز اکشن یا ابرقهرمانی نبودند.
در The Grove در لس آنجلس، و طبق همه حسابها در سرتاسر کشور، طرفداران فیلم لباس باربیها و کنزها را پوشیده بودند. یک زن لباس راه راه راه راه باربی را تا پاشنه پا داشت و یک کیف دیور اضافه کرد. پسر دیگری از تریلر فیلم بیرون آمد و ظاهر سیاه و سفید وسترن ماچوی کن را با پیراهن حاشیهای نشان داد. آنها به نوبت در جعبههای اسباببازی در اندازه واقعی و آماده عکسها و سلفیها ژست گرفتند. شایان ستایش بود
زوج جوان دیگری با کت و شلوارها و فدوراهای الهام گرفته از دهه 1940 آمدند و به داستان بسیار تاریک یونیورسال پیکچرز، «اپنهایمر» ادای احترام کردند. یکی دیگر از طرفداران «باربنهایمر» را با کت و شلوار صورتی و فدورا پخش کرد، و دیگری این میم را در تی شرتی تکرار کرد که روی جلد آلبوم پینک فلوید «کاش اینجا بودی» که در آن یک باربی صورتیپوش با رابرت اوپنهایمر در آتش دست میدهد. وای.
در تئاتر، خندهها، گریهها و تشویقها شنیده میشد – و حداقل در کلیولند، به من گفته میشود، وقتی مارگو رابی کمد «باربی» خود را باز کرد تا مجموعهای از شانل را فاش کند، نفس نفس میزد. برای سفیر برند لوکس شانل، این بهترین پیوند با دنیای واقعی و فانتزی بود.
در بحبوحه تعطیلی تقریباً کلی هالیوود، این فیلم ها – که مجموعاً 235 میلیون دلار در این آخر هفته به دست آوردند – بهترین جادوی فیلم را نشان دادند. موفقیت آنها ثابت کرد که دو نفر می توانند بهتر از یک باشند، و رقابت در واقع می تواند در افتتاحیه آخر هفته کمک کند. نتیجه همچنین مدیون آن الگوهای رسانههای اجتماعی است که میتوانند ابزار بازاریابی قوی باشند (بسیار، تقریباً میپرسید که آیا استودیوها خودشان «باربنهایمر» را ارائه کردند).
آخر هفته پرفروش همچنین نشان داد که تماشاگران سینما خوشحال میشوند از روی کاناپههایشان بیرون بیایند و از پخش جریانی در خانه یا تلفن خود صرف نظر کنند تا به تئاتر بروند – اگر این یک تجربه است.
با این حال، حداقل در تئاتر AMC من در لس آنجلس، میتوانست بیشتر از اینها باشد، قطعاً در مورد خردهفروشی.
پمپ مطمئنا پر شده بود.
«باربی»، فیلم تأمل برانگیز گرتا گرویگ و نوآ بامباخ در مورد اسباببازی مشکلساز اما دوستداشتنی، دارای رکوردی بیسابقه از همکاریهای برندهای مد روز و قراردادهای صدور مجوز است، از جمله کفشهای آلدو در بستهبندی کلاسیک باربی، فرشهای ناهموار در صورتی باربی، یک شمع دلتنگی در «Druberscent drreamry avoreit» در ، Forever 21، مجموعه زیبایی و OPI Nyx، کنسول ایکس باکس، اسکیت ایمپالا، شناورهای استخر Funboy، و موارد دیگر، بیشتر، بیشتر.
شرم آور این است که هیچ یک از آن ها در زمانی که مصرف کنندگان بیشتر آن را می خواهند در دسترس نبود – زمانی که آنها در تئاتر تحت اثر هاله ای فیلم هستند. حتی یک تی شرت باربی یا هودی «I Am Kenough» هم پیشنهاد نمی شد.
تعداد زیادی برند روی صفحه نمایش وجود داشت که میتوانستند نیز مورد استفاده قرار گیرند – Chanel، Chevy Blazer EV، Birkenstock – دو بار – و اسکیتهای Impala، در میان آنها.
حداقل، ماتل یا برادران وارنر میتوانستند برخی از کالاها را در سینماها با کدهای QR برای پیوند و خرید به نمایش بگذارند.
یونیورسال میتوانست با «اپنهایمر» نیز وارد اکشن خردهفروشی در تئاتر شود. نه لزوماً چیزی به اندازه لاک ناخنی که فلورانس پیو به اندازه ژان تاتلاک کمونیست شیفته در فیلم می پوشید (اگرچه کنجکاو بودم)، اما شاید کتاب «پرومته آمریکایی» نوشته کای برد و مارتین جی شروین که منبع اصلی آن بود – من یک کپی از آن را در لابی انتخاب می کردم.
در عوض، مصرفکنندگان مجبور بودند برای خرید کالا به خردهفروشهای فردی مراجعه کنند.
با این حال، “باربی” ممکن است در نهایت به همه خرده فروشی ها، حتی مارک های بدون معاملات رسمی تبدیل شود. همه در حال بازاریابی Barbiecore یا به سادگی رنگ صورتی هستند (از جمله Birkenstock در وب سایت آن). روز دوشنبه، Fresha، یک بازار و نرم افزار رزرو برای صنعت زیبایی و تندرستی، گزارش داد که خدمات مرتبط با دنیای باربی، مانند رنگ موی بلوند صورتی و پلاتینیومی، 83 درصد افزایش رزرو را نسبت به سال گذشته ثبت کرده است.
اما در مورد ملاقات با مصرف کنندگان در جایی که آنها هستند چطور؟
البته استودیوهای هالیوودی در طول سالها به خردهفروشی پرداختهاند.
شرکت برادران وارنر 10 سال فعالیت داشت، با 130 فروشگاه استودیو برادران وارنر در اوج، که بسیاری از آنها در مراکز خرید با سینماها بودند.
در سال 1995، برادران وارنر اولین کار خود را با یک طراح مد به نام تاد اولدهام آغاز کرد و او را برای طراحی مجموعه ای از لباس ها و لوازم جانبی برای «بتمن برای همیشه» به کارگردانی جوئل شوماخر و با بازی وال کیلمر، نیکول کیدمن، تامی لی جونز و جیم کری استخدام کرد. لباسها، جلیقهها، کلاهها، کمربندها و جوراب بافی با مضامین فیلم از 20 تا 250 دلار قیمت داشتند.
همه فروشگاه ها، از جمله یکی در خیابان پنجم، در سال 2001 توسط شرکت مادر آن زمان AOL Time Warner بسته شدند.
اکنون، برادران وارنر با خردهفروشان دیگر شریک میشود، که اخیراً با Saks Fifth Avenue همکاری میکند تا کالاهای مارک دار صدمین سالگرد خود را به فروشگاهها و ویترینها بیاورد.
اما آیا آوردن «100 سال برادران وارنر» مؤثرتر نیست. مجموعه ای به خود سالن های سینما و شاید منحصراً به سالن های سینما، ایجاد یک تجربه خرده فروشی دقیقاً در جایی که استودیو نیز در تلاش برای فروش بلیط است؟
دیزنی اولین خرده فروشی خود را در گالری گلندیل در سال 1987 افتتاح کرد و زمانی 741 فروشگاه در سراسر جهان داشت، اما اکنون تنها 64 فروشگاه دارد. درعوض، دیزنی در بیش از 200 فروشگاه تارگت فروشگاههای خود را باز کرده است.
اما اکنون که سرگرمی و مد روز به روز به هم نزدیکتر شدهاند، با طراحان مشهوری که برندهای لوکس را رهبری میکنند، مزونهایی مانند سنت لورن که بالهای تولید فیلم خود را راهاندازی میکنند، و کرینگ شایعه شده است که آژانس استعدادیابی CAA را میخرد، به نظر میرسد زمان مناسبی برای فکر کردن در مورد آوردن خردهفروشی به غرفه امتیاز است. کالای فیلم را بیاورید.
منبع: https://wwd.com/fashion-news/fashion-features/barbenheimer-missed-retail-opportunity-in-theaters-1235752009/